لطیفه های جالب
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون خوابیده بوده، میان بیدارش کنن می بینن پین کد (Pin Code) می خواد!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- به حیف نون یه انگشت نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه یکی.
- بعد ده تا انگشت بهش نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه: وای! چقدر یک!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون از کنار جن رد می شه جن می گه بسم الله این چی بود؟
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون خرش می میره، مردم می گن بریم برای شوخی بهش تسلیت بگیم.
- وقتی می رن حیف نون می گه: اصلا فکر نمی کردم خر من این همه فامیل داشته باشه!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- صبح زلزله حیف نون و دوستش رسیدند به هم.
- حیف نون گفت: دیشب زلزله بیدار بودی؟
- دوستش گفت: نه، صبح فهمیدم.
- حیف نون گفت: توی روزنامه خوندی یا رادیو گفت؟
- دوستش گفت: نه، یه هزاری تو جیبم بود، صبح دیدم پول خورده!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- اگه گفتین حیف نون به قرمز کم رنگ چی می گه؟
- قرمز آسمانی!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون قهرمان شنا می شه، ازش می پرسند: از کجا شروع کردی؟ می گه: از زمین خاکی!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- گدا: آقا تو رو خدا به من هزار تومن بدین برم ناهار بخورم.
- یارو: پول نمیدم، ولی بیا بریم برات یه پرس غذا بگیرم.
- گدا: نه نخواستم، امروز واسه هزار تومن تا حالا شیش بار ناهار خوردم!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ …
- گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان.
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- داشتم توی یک جاده می رفتم که چشمم خورد به یه تابلو که روش نوشته بود:
- دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل…
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!…
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون از همسرش می پرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خر کیف می کنی؟
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟ “سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”
- می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید…
- می گن اسم شاعر توی خود شعر هست.
- می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- اولی: بگو ببینم، اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و داره می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟
- دومی: حس برادری!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
- کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: “دو تا آجر”!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون می میره، قحطی جوک میاد!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
- مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: “این چاه واقعا کار می کنه!”
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- آقای دست و دلباز بعد از بیست سال می ره مغازه کفش فروشی می گه: “ما باز هم مزاحم شدیم!”
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- حیف نون هنوز در گیره که چرا خواهرش دو تا برادر داره، خودش یکی!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��◘◘◘◘◘◘◘◘
- غضنفر از ژاپن برمیگرده. بهش میگن اونجا مشکل زبان نداشتی؟
- میگه: من نه، ولی ژاپنی ها چرا…
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- قطعه ای از شاهکار ادبی غضنفر : شب بود و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی جوان یکه و تنها با خانواده اش در سکوت گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود.
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن، یکیشون هم میگه:
- سبز – آبى – قرمز
- ازش می پرسن چرا این جورى می گى؟ میگه من رقص نورم!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- به غضنفر میگن یه موجود نام ببر میگه : آب جوش میگن آب جوش که موجود نیست میگه
- والا من از تبریز که میومدم تو جاده نوشته بود آب جوش موجود است!
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- من واقعا فرمول دقیقی برای موفقیت، نمیشناسم ولی فرمول شکست را به خوبی میدانم، و آن اینست: «سعی کنید همه را راضی نگه دارید»
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- دوست دارم یه عالمه اندازه یه قابلمه من عاشق تو هستم تو قابلمه نشستم
- یه لنگه کفش تو دستم منتظرتوهستم.
- ◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� �◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘� ��
- از دست زمانه تیر باید بخوری
- دائم غم ناگزیر باید بخوری
- صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست
- بچه تو هنوز شیر باید بخوری